: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: نوای وبلاگ :
اولین بار 16 سالش بود که ساواک دستگسرش کرد سال 53 ، ما موران ریخته بودند مدرسه و دستگیرش کرده بودند . می گفتند هنوز قد این حرف ها نیست . بردندش بند نوجوانان بزهکار ، حسین هم حالشان را جا آورده بود ، به ساواک خبر دادند یکی از نوجوانان بزهکار را نماز خوان کرده ....
اولین بار 16 سالش بود که ساواک دستگسرش کرد سال 53 ، ما موران ریخته بودند مدرسه و دستگیرش کرده بودند . می گفتند هنوز قد این حرف ها نیست . بردندش بند نوجوانان بزهکار ، حسین هم حالشان را جا آورده بود ، به ساواک خبر دادند یکی از نوجوانان بزهکار را نماز خوان کرده .دانشگاه فردسی مشهد تاریخ می خواند ، برای بچه ها دوره نهج البلاغه گذاشته بود . همان موقع با شهید قدوسی کارهای انقلابی می کردند . سپاه تشکیل شده بود ، حسین هم عضو شورای فرماندهی بود ، همه می دانستند عراق خط و نشان کشیده ، تحرکاتی کرده ، زیر آبی آمده ، اما دولت موقت اصلا توجه نکرده بود . حسین دست به کار شد یک نمایشگاه زده بود از اجناس و اسلحه هایی که عراقی ها تحفه آورده بودند برای مرز نشین ها . کلی هم خبر نگار دعوت کرد تا قضیه را گزارش بدهند .
نوشته شده توسط : تخریبچی